- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
و از وی می آید رضی الله عنه که گفت یکبار به مکه شدم خانه مفرد دیدم. گفتم حج مقبول نیست. کی من سنگها ازین جنس بسیار دیده ام. بار دیگر برفتم خانه دیدم و خداوند خانه دیدم. گفتم کی هنوز حقیقت توحید نیست. بار دیگر برفتم. همه خداوند خانه دیدم. و خانه نه. بسرم فرو خواندند (کی) یا بایزید اگر خود را ندیدی و همه عالم را بدیدی مشرک نبودی. و چون همه عالم نبینی و خود را بینی مشرک باشی. آنگاه توبه کردم و از دیدن هستی خود نیز توبه کردم. -علی بن عثمان هجویری «کشف المحجوب» ص 134
سفرنامه حج جلال آل احمد یکی از نوشته هایی است که همچون غرب زدگی و مدیر مدرسه باعث شهرت این نویسنده دهه پنجاه شده است. جلال در این نوشته، درواقع گزارش لحظه به لحظه ای از این سفر داده و در حین نوشتن این سفرنامه گاهی نیز به ناهنجاریهای مدرنیسم که حتی دامن معنویات را آلوده کرده، اعتراض می کند و نیز از سایه های تاریک و دراز استعمار و بهره کشی کشورهای قدرتمند صنعتی از جهانی که در تحجّر و عقب ماندگی خود دست و پا می زند و باوجود ثروت سرشاری که برخی از این کشورها از منابع طبیعی خود، به ویژه نفت دارند، به صورت ملتی مصرفی درآمده و همه چیزشان وابسته به قدرتهایی شده است که قدرتشان را در سایه همین وابستگی آنها کسب کرده و هرچه می گذرد بر قدرتشان افزوده می شود. جلال در این سفرنامه حتی بر مردمی که بی هیچ نگرشی و عوامانه به این سفر می آیند و خود را حتی در این سفر هم به زرق و برق دنیای مادیات مشغول می کنند، می شورد و بر جهل و نادانی و عبادت های کورکورانه شان خرده می گیرد.