- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
کتاب «آخرش می آن سراغم» نوشتهی «سیامک گلشیری» است. ناشر دربارهی کتاب آورده است: «رمان آخرش میآن سراغم به نوعی در ژانر وحشت نوشته شده و از زبان راوی است که داستان را برای دوستش تعریف میکند. داستان از آنجا شروع میشود که راوی بعد از اینکه آخرین امتحانش را میدهد و از پلههای مدرسه پایین میآید... ;اسمال تپه را میبیند که سوار بر موتور گندهاش وسط کوچه مدرسه ایستاده و در همان وقت «نادر» نیز جلوی او سبز میشود.» در قسمتی از داستان میخوانیم: «نادر که رفت، دوباره برگشتم تو کوچه رو نگاه کردم. تا حالا تو عمرم اونجا رو به اون خلوتی ندیده بودم. همهاش فکر میکردم الان یکی وایساده پشت یکی از اون درختهای کوفتی و داره منو سک میزنه. یکی از اون چاقوهای دندونهدار هم دستشه. شاید هم اصلا تا حالا گورشونو گم کرده بودن. یک لحظه به سرم زد برم پایین و با اونپای آش و لاشم وایسم وسط خیابون و عین خلها داد بزنم هر جا هستن، بیان سراغم؛منم براشون قسم بخورم که قضیه رو به هیشکی نگفتهام و نمیگم. حتی به این نادر الاغ که یعنی بهترین رفیقمه. ولی اونها رو نمیشناسی. خیلی لجنن. اگه ندیده بودم چهطوری با نامردی میزنن، شاید میرفتم...»