- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
«در خیابان مینتولاسا» مجموعهای شاخص از داستانهای کوتاه میرچا الیاده، نویسنده و متفکر رومانیایی است که نخستین بار در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. این کتاب داستانهایی را گرد میآورد که طی سه دهه (دهههای ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰) نوشته شدهاند و امروز همچون سندی ادبی و اسطورهای بر میراث فکری و هنری الیاده باقی ماندهاند.
آنچه این مجموعه را از دیگر آثار همدورهاش متمایز میکند، کاوش در آن چیزی است که میتوان «اسطورهی اورفئوس معکوس» نامید. الیاده، به جای روایت خطی اسطورهی اورفئوس و اوریدیس، آن را وارونه میسازد: زنان در قامت شخصیتهایی ظاهر میشوند که برای رهایی حافظه و هویت دیگران به جهانهای زیرزمینی و نمادین فرو میروند. این وارونگی در داستانهایی چون «در خیابان مینتولاسا»، «لباس ژنرال»، «ناشناس بوخنوالد» و روایت اصلی «در دامن دیونیز» حضوری پررنگ دارد. در داستان عنوانی، دو شاهد، هریسانتی و کلادووا، در کافهای در بخارست به بازسازی پرترهی لیانا میپردازند؛ خوانندهای مرموز و تقریبا اسطورهای که آوازهایش آمیزهای از جذابیت و نفریناند. لیانا در میخانههای شهر پرسه میزند، محبوب مردمان است، اما به دلیل نیرویی پنهان محکوم به خاموشی. رابطهی او با آدریان، شاعر گرفتار فراموشی، روایت را به اوج میبرد: لیانا از طریق ترانههایش میکوشد حافظهی آدریان را بیدار کند و رستگاریای اسطورهای را رقم بزند. این پیوند، تمثیلی از جایگاه هنر و حافظه در بازسازی هویت انسانی است. ساختار داستانها بر دو سطح بنا شده است: بخارست میان دو جنگ جهانی با جزییات ملموس و شهریاش از یک سو، و قلمروی اسطورهای و بیزمان که بر فراز واقعیت روزمره معلق است از سوی دیگر. الیاده با بهرهگیری از مفهوم «زمان مقدس» و «حافظهی فرهنگی» این دو سطح را در هم میآمیزد و فضایی آستانهای میآفریند که در آن امر مقدس و امر عرفی درهمتنیدهاند. ترامواها، مهمانخانهها و کوچهها در این جهان نه صرفا عناصر شهری، که آستانههایی نمادین برای گذار و مکاشفه میشوند. نثر الیاده در این کتاب شاعرانه، پر از ابهام و تعلیق است؛ فضایی که هم نوستالژی و هم وهمی ناشناخته را به همراه دارد. روایتهای او با لایههای نمادین و تکرارهای اسطورهای، خواننده را به هزارتویی میکشاند که هر بار بازخوانیاش معنای تازهای آشکار میکند. منتقدان بر این باورند که شخصیتهای او میان واقعیت و اسطوره در نوساناند و همین رفتوآمد است که به متن عمق متافیزیکی و پیچیدگی ساختاری میبخشد. «در خیابان مینتولاسا» نهتنها دغدغههای نظری الیاده دربارهی زمان مقدس، تشرف و بقای اسطوره در دنیای مدرن را بازتاب میدهد، بلکه به عنوان یکی از سنگبناهای ادبیات فانتزی رومانیایی شناخته شده است. منتقدان از آن به عنوان اوج ترکیب شعر و اسطوره یاد کردهاند و عمق فلسفی و طراحی اسطورهایاش را نشانهی تسلط الیاده در خلق فضاهایی دانستهاند که از مرزهای زمان و مکان فراتر میروند.
در اصل، «در خیابان مینتولاسا» تجربهای چندلایه است؛ هم بیانیهای ادبی و هم رویایی اسطورهای، که باور عمیق الیاده به پیوند میان خاطره، اسطوره و امر مقدس در زندگی مدرن را به شکلی زنده و ماندگار به نمایش میگذارد.