پنهان در برف؛ ادبیات پلیسی 32

نورا همیلتون که یک صبح زمستانی را در مزرعه قدیمی خود که در کوههای Adirondack نیویورک واقع شده بود شروع می‌کند. او در همان ابتدای روز متوجه می‌شود رویایی که دیده است گویا محقق شده است. او می‌بیند که زندگی‌اش ناگهان و به طور غیرقابل متلاشی شده است: شوهرش ، برندان ، خودکشی کرده است. این داستان مهیج کتاب «پنهان در برف» است.

برندان هیچ یادداشتی از خود باقی نگذاشته است و هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه قصد جان خود را دارد ارائه نکرده است. چرا یک افسر شجاع پلیس با محبت بی دریغی که به همسر ، شغل و زادگاه عجیب خود داشته است، ناگهان تصمیم می گیرد به همه چیز پایان دهد؟ حال نورا اکنون باید با این سوالات بی شمار و وحشتناک روبرو شود.

نورا به دنبال سرنخ ها می رود - اما از طرف بهترین دوست و همکار شوهرش با حقایق گیج کننده‌تری مواجه می شود. به سرعت برای نورا مشخص می شود که او سوالاتی را مطرح می کند که هیچ کس نمی خواهد به آنها پاسخ دهد. زیرا در زیر پوشش نرم برف یک توطئه قدرتمند نهفته است. گویا همه چیز قرار مبهم جلوه کند و مدام نورا را از حقایق دور کند.
کتاب «پنهان در برف» نوشته جنی میلچمن توسط بیتا ابراهیمی به فارسی برگردانده شده است.