- توضیحات
- مشخصات کالا
- نظرات کاربران
برای سروکله زدن با اندوه ناگزیری که جزئی از انسان بودن است، راه های بسیار زیادی وجود دارد: می توانیم خشمگین و ناامید شویم، فریاد بزنیم، ناله و فغان سر دهیم یا شاید هم اخم وتخم، بداخلاقی و گریه و زاری کنیم. اما برای رویارویی با نفرین تیره روزی و ناکامل بودنی که ما را در خود گرفتار کرده است، شاید بهترین راه این باشد که به احساسی تکیه کنیم که در دنیای پرجنب وجوش و دیوانه ی مدرن به ندرت درباره اش بحث شده است: سودازدگی. با توجه به اینکه چالش هایی که با آن ها روبه رو هستیم بسیار زیاد هستند، هدفمان نباید این باشد که همواره شاد باشیم، بلکه هدف باید مهارت پیدا کردن در روش های هوشمندانه و ثمربخش سازگاری با اندوه ملایم باشد. روش های مختلفی برای رنج کشیدن وجود دارد و سودازدگی، در میان تمام این روش های خوب و بد، ابزار مطلوبی است برای رویارویی با چالش های زنده بودن و از این جنبه قابل ستایش است. بد نیست از همین اول کار مشخص کنیم سودازدگی چه چیز نیست. سودازده بودن به این معنا نیست که آدم تلخی باشیم. فرد سودازده فاقد آن خوش بینی پنهان آدم های تلخ است و بنابراین نیاز ندارد به ناامیدی ها با غرغر و خشم واکنش نشان دهد. سودازده ها، از همان دوران کودکی، درک کرده اند زندگی آمیخته با درد و رنج خواهد بود و این دیدگاه ساختار جهان بینی شان را شکل داده است. البته که از رنج و سختی لذت نمی برند اما نمی توانند شهامت به خرج دهند و باور کنند که قرار بوده جهان طور دیگری باشد.